loading...
ستون دین
استعلام ستون دین در ساماندهی

استعلام ستون دین

آخرین ارسال های انجمن
سیّد پوریا بازدید : 277 شنبه 05 آذر 1390 نظرات (0)

نماز در اوّل وقت و یك شمش طلا


حضرت فرمود: خداوند تو را مورد مغفرت و رحمت واسعه خویش قرار دهد، مواظب باش كه هیچ گاه نماز را از اوّل وقت آن ، تاءخیر نیندازى ، مگر آن كه ناچار و مجبور شوى ؛ و یا آن كه داراى عذرى - موجّه - باشى .


نماز اول وقت

مرحوم كلینى ، راوندى و برخى دیگر از بزرگان به نقل از شخصى به نام ابراهیم فرزند موسى قزّاز - كه امام جماعت یكى از مساجد شهر خراسان (مسجد الرّضا علیه السلام ) بود - حكایت نمایند:

روزى به محضر مبارك حضرت علىّ بن موسى الرّضاعلیهما السلام وارد شدم تا پیرامون درخواستى كه قبلاً از آن حضرت كرده بودم ، صحبت نمایم ؛ و با كمك ایشان بتوانم مشكلات زندگى خود و خانواده ام را بر طرف سازم .

در همین اثناء، امام علیه السلام در حال حركت و خروج از منزل بود و قصد داشت كه جهت استقبال بعضى از شخصیّت ها به بیرون شهر برود.

من نیز همراه حضرت به راه افتادم ، در بین راه وقت نماز فرا رسید، پس امام علیه السلام مسیر خود را به سمت ساختمانى كه در آن نزدیكى بود، تغییر داد.

و سپس در نزدیكى آن ساختمان ، كنار صخره اى فرود آمدیم ؛ و حضرت به من فرمود: اى ابراهیم ! اذان بگو.

عرضه داشتم : صبر كنیم تا دیگر اصحاب و دوستان ، به ما ملحق شوند، بعد از آن نماز را اقامه فرمائید؟

حضرت فرمود: خداوند تو را مورد مغفرت و رحمت واسعه خویش قرار دهد، مواظب باش كه هیچ گاه نماز را از اوّل وقت آن ، تاءخیر نیندازى ، مگر آن كه ناچار و مجبور شوى ؛ و یا آن كه داراى عذرى - موجّه - باشى .

پس طبق فرمان امام علیه السلام اذان نماز را گفتم ؛ و سپس نماز را به امامت آن حضرت اقامه نمودیم .

بعد از آن كه نماز، پایان یافت و سلام نماز را دادیم ، عرضه داشتم : یاابن رسول اللّه ! قبلاً خواهشى از شما - در رابطه با مشكلات زندگى خود و عائله ام - كرده بودم ؛ و شما نیز وعده اى به من دادى ، كه مدّت زیادى از آن وعده سپرى شده است ؛ و من سخت در فشار زندگى خود و خانواده ام مى باشم .

و با توجّه به مشغله هاى بسیارى كه شما دارید، نمى خواهم هر روز مزاحم اوقات گرانبهاى شما گردم ، چنانچه ممكن باشد، عنایتى در حقّ من و خانوده ام بفرمائید.

هنگامى كه سخن من پایان یافت ، امام علیه السلام تبسّمى نمود؛ و سپس با عصا و چوب دستى خود، مقدارى از خاك هاى روى زمین را محكم سائید.

بعد از آن ، حضرت دست مبارك خود را دراز نمود و بر روى آن خاكها زد، پس ناگهان متوجّه شدم كه شمش طلائى را برداشت و تحویل من داد؛ و فرمود:

این را بگیر، خداوند متعال در آن ، برایت بركت و توسعه عطا گرداند، آن را هزینه زندگى خود و عائله ات قرار بده .

و سپس حضرت افزود: آنچه را كه امروز مشاده كردى مكتوم و از دیگران مخفى بدار.

ابراهیم بن موسى قزّاز در پایان حكایت ، اضافه كرد: بعد از آن كه شمش طلا را از امام رضا علیه السلام دریافت كردم و به منزل آمدم ، آن را فروختم و قیمت آن را كه حدود هفتاد هزار دینار بود، هزینه زندگى خود و خانواده ام قرار دادم .

و خداوند متعال به بركت دعاى آن حضرت ، به قدرى بركت و توسعه به من عنایت نمود، كه یكى از ثروتمندان معروف شهر خراسان قرار گرفتم .


منبع: مهر هشتم

بخش حریم رضوی

درباره ما
Profile Pic
نماز ستون دین است و کلید بهشت !
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • حرمین
    روز شمار فاطمیه
    پایگاه حجاب
    آمار سایت
  • کل مطالب : 470
  • کل نظرات : 106
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 2026
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 60
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 138
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 365
  • بازدید ماه : 157
  • بازدید سال : 9,322
  • بازدید کلی : 520,462
  • کدهای اختصاصی
    ابزار پرش به بالا
    گوشی شما شیطانی یا الهی ؟!
    استخاره

    استخاره با قرآن کریم
    

    ارتباط با ما
    نظر ، انتقاد و پیشنهات خودتون رو
     از طریق این ایمیل مطرح کنید

    Alavi.pourya[at]gmail.com


    لوگوی ستون دین !