loading...
ستون دین
استعلام ستون دین در ساماندهی

استعلام ستون دین

آخرین ارسال های انجمن
سیّد پوریا بازدید : 407 شنبه 05 آذر 1390 نظرات (1)

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :

حَسبُ الرَّجُلِ مِن دِينِهِ ،كَثرَةُ مُحافَظَتِهِ على إقامَةِ الصَّلَواتِ .

در ديندارى مرد همين بس ، كه بر گزاردن نمازها بسيار مواظبت كند .

تنبيه الخواطر : 2 / 122
منتخب ميزان الحكمة : 328

سیّد پوریا بازدید : 347 شنبه 05 آذر 1390 نظرات (0)

 

پیامبر اكرم(ص) فرمودند:"بنده ای نیست كه به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این كه من سه چیز را برای او ضمانت می كنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش.

 

سیّد پوریا بازدید : 786 شنبه 05 آذر 1390 نظرات (2)

حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسكری(ع) روایت می كند كه فرمودند: "خداوند متعال با حضرت موسی تكلم كرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. كسی كه نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می كنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم."1 حضرت حجةالاسلام والمسلمین هاشمی نژاد فرمودند: پیرمردی مسن، ماه مبارك رمضان به مسجد لاله زار می آمد. خیلی آدم موفقی بود، همیشه قبل از اذان داخل مسجد بود. به او گفتم: حاج آقا. شما خیلی موفقید، من هر روز كه به مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید، او گفت: نه آقا، من هرچه دارم از نماز اول وقت دارم و بعد گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم.

مرحوم حاج شیخ حسن علی نخودكی را پیدا كردم و گفتم: من سه حاجت مهم دارم، دلم می خواهد هر سه تا را خدا در جوانی به من بدهد، یك چیزی یادم بدهید؟ ایشان فرمودند: چی می خواهی؟ گفتم: یكی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم، چون حج در جوانی لذت دیگری دارد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. گفتم: دومین حاجتم این است كه دلم می خواهد یك همسر خوب خدا به من عنایت كند. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. و حاجت سومم این است كه خدا یك كسب آبرومندی به من عنایت فرماید.

فرمودند:نماز اول وقت به جماعت بخوان. این عملی را كه ایشان فرمودند من شروع كردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم، هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم كسب با آبرو به من عنایت كرد.

سیّد پوریا بازدید : 420 شنبه 05 آذر 1390 نظرات (0)
نماز جعفر طیّار(ره)
این نماز بسیار مهم و ارزشمند است که با سندهاى فراوانى نقل شده است و براى آمرزش گناهان و برآمدن حاجات بسیار مؤثّر است(1) و نام دیگر این نماز «نماز تسبیح» است و شیعه و اهل سنّت آن را با روایات متواتر نقل کرده اند.(2)
وجه نام گذارى آن به نماز جعفر این است که در آن هنگام که جعفر بن ابى طالب (برادر امیر مؤمنان(علیه السلام)) از هجرت حبشه به مدینه بازگشت و به حضور رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رسید، آن حضرت بسیار خوشحال شد و میان دو چشمان جعفر را بوسید و فرمود:
اى جعفر! آیا به تو هدیه اى بدهم؟!
عرض کرد: آرى یا رسول اللّه(صلى الله علیه وآله)!
مردم گمان کردند، که حضرت مى خواهد طلا یا نقره به او ببخشد، آن حضرت(صلى الله علیه وآله)فرمود: عملى را به تو بیاموزم که اگر هر روز یا هر ماه و یا هر سالى یک بار به انجامش توفیق یابى، امید است که خداوند گناهانت را ببخشد، سپس این نماز را به وى آموخت.
بهترین وقت انجام این نماز، در ابتداى روز جمعه است، هرچند در دیگر اوقات شب و روز نیز مى توان خواند.
این نماز چهار رکعت است با دو سلام، در رکعت اوّل بعد از «حمد» سوره «اذا زلزلت» را مى خوانى، و در رکعت دوم بعد از «حمد» سوره «عادیات»، و در رکعت سوم بعد از «حمد» سوره «نصر»، و در رکعت چهارم بعد از حمد، «سوره توحید».
در هر رکعت پس از اتمام حمد و سوره، پانزده مرتبه مى گویى: سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ. همین ذکر را پس از ذکر رکوع ده مرتبه و پس از سر برداشتن از رکوع ده مرتبه، در سجده اوّل ـ پس از ذکر سجده ـ ده مرتبه، پس از سر برداشتن از سجده اوّل (وقتى که نشسته اى) ده مرتبه، و در سجده دوم نیز ـ بعد از ذکر سجده ـ ده مرتبه، پس از سر برداشتن از سجده دوم و پیش از برخاستن ده مرتبه (در یک رکعت مجموعاً 75 مرتبه مى شود)، در رکعت دوم نیز همین گونه انجام مى دهى که ده مرتبه آخر آن بعد از سجده دوم و قبل از تشهد خواهد بود و در دو رکعت بعد نیز همین گونه عمل مى کنى (که مجموعاً 300 مرتبه تسبیحات مى شود) به اضافه سایر اذکار نماز.(3)
مرحوم «شیخ کلینى» از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که در سجده آخر رکعت چهارم پس از ذکر تسبیحات بگو:
سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَالْوَقارَ، سُبْحانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ وَ تَکَرَّمَ بِهِ،
منزه است آن کس که لباس عزت و وقار به بر دارد منزه است آن که مجد و بزرگیش فراگرفته و بدان گرامى باشد
سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبیحُ اِلاَّ لَهُ، سُبْحانَ مَنْ اَحْصى کُلَّ شَىْء
منزه است آن که جز براى او تسبیح سزاوار نیست منزه آن که علمش همه چیز را
عِلْمُهُ، سُبْحانَ ذِى الْمَنِّ وَ النِّعَمِ، سُبْحانَ ذِى الْقُدْرَةِ وَ الْکَرَمِ، اَللّـهُمَّ اِنّى
احصا کرده منزه است خداى صاحب فضل و نعمت منزه است خداى صاحب کرم و قدرت خدایا
اَسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ، وَ مُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ، وَ اسْمِکَ
از تو مى خواهم به حق آنچه موجب عزت عرش تو گشته و به حق منتهاى رحمت از کتاب تو و اسم
الاَْعْظَمِ، وَ کَلِماتِکَ التّآمَّةِ الَّتى تَمَّتْ صِدْقاً وَ عَدْلاً، صَلِّ عَـلى مُحَمَّد
اعظمت و کلمات تامه ات (اسما حسنى یا کتابهاى منزله یا غیر آن) که از نظر راستى و عدالت به حد کمال رسیده درود فرست بر محمّد
وَاَهْلِ بَیْتِهِ، وَ افْعَلْ بى کَـذا وَ کَـذا.(4)
وخاندانش و درباره من چنین و چنان کن.
(به جاى جمله آخر، حاجت خود را به عربى یا فارسى از خدا بخواه، و اگر این دعا را حفظ نمى باشد و کسى نیست براى او بخواند، دعا را نشسته مى خواند در حالى که اشاره به سجده کرده است).
علاّمه مجلسى مى نویسد: مرحوم «شیخ» و «سیّد بن طاووس» از مفضّل بن عمر روایت کرده اند که گفت: روزى امام صادق(علیه السلام)را دیدم نماز جعفر را بجا آوردند و پس از نماز دست ها را بلند کردند و گفتند: یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ (به اندازه یک نفس) سپس گفت: یا رَبّاه یا رَبّاه، یا رَبّاه (به اندازه یک نفس) سپس گفت: رَبِّ رَبِّ رَبِّ (به اندازه یک نفس); یا اللّه یا اللّه یا اللّه (به اندازه یک نفس) یا حَىُّ یا حَىُّ یا حَىُّ(5) (به اندازه یک نفس) یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ (به اندازه یک نفس) پس از آن هفت مرتبه یا رَحْمنُ و هفت مرتبه یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ را گفتند و در پایان خواندند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَفْتَتِحُ الْقَوْلَ بِحَمْدِکَ، وَاَنْطِقُ بِالثَّنآءِ عَلَیْکَ، وَ اُمَجِّدُکَ وَ لاغایَةَ
خدایا من گفتارم را به ستایش تو آغاز کنم و به ثناى تو زبان مى گشایم و تو را به بزرگى یاد مى کنم و ستایشت
لِمَدْحِکَ، وَاُثْنى عَلَیْکَ وَ مَنْ یَبْلُغُ غایَةَ ثَنآئِکَ، وَ اَمَدَ مَجْدِکَ، وَ اَنّى
پایان ندارد و تو را ثناگویم ولى آن کس که به منتهاى ثناى تو و انتهاى مجد و عظمتت برسد کیست و کجا
لِخَلیقَتِکَ کُنْهُ مَعْرِفَةِ مَجْدِکَ، وَ اَىَّ زَمَن لَمْ تَکُنْ مَمْدُوحاً بِفَضْلِکَ،
مخلوق تو مى توانند به کنه معرفت مجد تو برسند و چه وقت بوده که تو به فضل خویش ستوده نبوده اى
مَوْصُوفاً بِمَجْدِکَ، عَوّاداً عَلَى الْمُذْنِبینَ]الْمُؤْمِنینَ [بِحِلْمِکَ، تَخَلَّفَ
و به مجد و عظمت موصوف نگشته اى و با بردبارى خود بر گنهکاران پى درپى بازنگشته اى ساکنان
سُکّانُ اَرْضِکَ عَنْ طاعَتِکَ، فَکُنْتَ عَلَیْهِمْ عَطُوفاً بِجُودِکَ، جَواداً
زمینت از اطاعت تو سرباز زدند ولى تو بر آنها به بخشش و عطایت مهر ورزى و به فضل خویش
بِفَضْلِکَ، عَوّاداً بِکَرَمِکَ، یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ الْمَنّـانُ ذُوالْجَـلالِ وَ الاِْکْرامِ.
بر آنها جود کنى و به کرمت پى در پى بر آنها باز گردى اى که نیست معبودى جز تو نعمت دهنده بسیار و صاحب جلالت و کرامت.
سپس امام(علیه السلام) فرمود: اى مفضّل! هرگاه سختى و حاجتى شدید به تو روى آورد نماز جعفر(رحمه الله) را انجام ده و حاجات خود را از خدا بخواه که برآورده مى شود ان شاءاللّه.(6)
در فضیلت این نماز و آثار و برکات آن هرچه گفته شود کم است و سزاوار است هنگامى که توفیق حاصل گردد از آن غفلت نشود، که در حلّ مشکلات دنیا و آخرت مؤثّر است.
1. این نماز در کافى، جلد 3، صفحه 465، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 193 به بعد، به نقل از جمال الاسبوع، مصباح المتهجّد، منهاج الصلاح، بلد الامین، ثواب الاعمال و دیگر کتب نقل شده است.
2. عروة الوثقى، فصل صلاة جعفر.
3. جمال الاسبوع، صفحه 282 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 193، حدیث 1.
4. کافى، جلد 3، صفحه 467، حدیث 6.
5. این ذکر در بحار نیامده، ولى در مصباح المتهجّد (صفحه 311) آمده است.
6. بحارالانوار، جلد 88، صفحه 200، حدیث 4. این حدیث و اذکار و دعاى آن در مصباح المتهجّد، صفحه 311 و جمال الاسبوع، صفحه 294 با مقدارى تفاوت نقل شده است.
سیّد پوریا بازدید : 360 شنبه 05 آذر 1390 نظرات (0)
«آیة الکرسى» یکى از مهمترین آیات قرآن

در اهمّیّت و فضیلت این آیه همین بس که از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که از یکى از یاران خود سؤال کرد «کدام آیه برترین آیه کتاب الله است؟» عرض کرد: اَللهُ لا إلهَ إلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ... پیامبر(صلى الله علیه وآله) دست بر سینه او زد و فرمود:«دانش بر تو گوارا باد...».(1)
در حدیث دیگرى از حضرت على(علیه السلام) از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که فرمود: «برگزیده قرآن، سوره بقره و برگزیده بقره، آیة الکرسى است، در آن، پنجاه کلمه و در هر کلمه برکتى است».(2)
در حدیث دیگرى آمده است که هر کس به بستر مى رود، تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام) بگوید، سپس آیة الکرسى را بخواند تا صبح از همه چیز در امان خواهد بود.(3)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اللهُ لاَ إِلَـهَ إلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی
هیچ معبودى جز خداوندِ یگانه زنده و پاینده نیست، (خداوندى که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او). هیچ گاه خواب سبک و سنگینى او را فرا نمى گیرد; (و
السَّموتِ وَ مَا فِی الاَْرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ
لحظه اى از تدبیر جهان هستى، غافل نمى ماند;) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست. کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟! آینده و گذشته بندگان را
أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَىْء مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَآءَ وَسِعَ
مى داند; و کسى از علم او آگاه نمى گردد; جز به مقدارى که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است; و علم و دانش محدود دیگران، پرتوى از علمِ بى پایان و نامحدود اوست).
کُرْسِیُّهُ السَّموتِ وَالاَْرْضَ وَلاَیَـُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (255) لاَ
تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را دربرگرفته; و نگاهدارى آن دو ]= آسمان و زمین[، او را خسته نمى کند. و اوست بلند مرتبه و با عظمت. (255)
إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَىِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّـغُوتِ وَ یُؤْمِن
اکراهى در قبول دین، نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنابراین، کسى که به طاغوت ]= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر [کافر شود و به خدا ایمان آورد،
بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لاَانفِصَامَ لَهَا وَاللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (256) اللهُ
به محکم ترین دستگیره چنگ زده است، که گسستن براى آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. (256) خداوند،
وَلِیُّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ
ولىّ و سرپرست کسانى است که ایمان آورده اند; آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوى نور مى برد. ولى کسانى که کافر
أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّـغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمتِ أُوْلَـئِکَ أَصْحبُ
شدند، اولیاى آنها طاغوتها هستند; که آنها را از نور خارج ساخته، به سوى ظلمتها مى برند; آنها اهل
النَّارِ هُمْ فِیهَا خَـالِدُونَ (257)
دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود. (257)
نکته:
همان گونه که در آغاز این سوره ها گفتیم شواهد و قرائن فراوانى در دست است که نشان مى دهد این آثار، برکات و پاداش ها از آن کسى است که در محتواى این آیات بیندیشد و آن را در زندگى خود پیاده کند.
1. درّ المنثور، ذیل آیة الکرسى، جلد 1، صفحه 322.
2. مستدرک الوسائل، جلد 4، صفحه 336، حدیث 27.
3. بحارالانوار، جلد 89، صفحه 266، حدیث 11 (با تلخیص).
سیّد پوریا بازدید : 350 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

جايگاه و اهميت نماز
نماز در اسلام جايگاه والا و اهميت فراوان دارد؛ به طوري كه همه كردارهاي عبادي ديگر به شرط قبولي آن پذيرفته مي‌شود. در اين جا به اهميت و جايگاه نماز  از منظر دين نظري مي‌كنيم:

الف) نخستين واجب ديني
پيامبر اكرم(ص) فرمودند: «اول ما افترض الله علي امتي الصلوات الخمس؛ اول چيزي كه خداوند بر امتم واجب كرد نمازهاي پنج‌گانه بود.»
ابن شهرآشوب مي‌نويسد: «در مدتي كه پيامبر اكرم(ص) در مكه بود، هيچ عبادتي تشريع نشد مگر طهارت و نماز كه بر او واجب، و براي امت، سنت (مستحب موكد) بود. پس از معراج و در سال نهم بعثت، نمازهاي پنج‌گانه واجب شد. هنگامي كه پيامبر(ص) به مدينه هجرت كرد، در شعبان سال دوم هجرت، روزه واجب شد، قبله تغيير كرد و زكات فطريه و نماز عيد نيز واجب شده و فريضه نماز جمعه در سال نخست هجرت جايگزين نماز ظهر و سپس زكات دارايي‌ها واجب شد.

ب) نخستين آموزه پيامبر(ص)
«كان رسول ‌الله(ص) اذا اسلم الرجل، اول ما يعلمه الصلاة؛ سيره و روش پيامبر اكرم(ص) اين بود كه اولين چيزي كه به افراد تازه مسلمان مي‌آموختند، نماز بود.»

ج) ستون دين
حضرت باقر(ع) مي‌فرمايد: «الصلاة عمود الدين، مثلها كمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد و الاطناب، و اذا مال العمود و انكسر لم يثبت وتد و لا طنب؛ نماز ستون دين است، مثل نماز، مثل ستون خيمه است، هرگاه ستون، ثابت و پابرجا باشد ميخ‌ها و طناب‌ها ثابت خواهند بود و هرگاه كج شده و بشكند ميخ و طنابي نمي‌ماند».
پيامبر اكرم(ص) نيز مي‌فرمايند: «اصلاة عباد الدين فمن ترك صلاته متعمدا فقد هدم دينه؛ نماز ستون دين است، پس هركس عمدا نمازش را ترك كند به تحقيق دينش را منهدم كرده است.»

د) اولويت اول در فروع دين
همان گونه كه بدن داراي اعضاي مختلفي است و از نظر اهميت و اولويت متفاوتند مانند سر و قلب نسبت به بقيه اعضاي بدن كه اولويت اول را دارند؛ اجزاي دين نيز چنين است و از تعبيراتي كه اولياي دين درباره نماز فرموده‌اند مي‌توان اهميت و اولويت اول را به خوبي استفاده كرد. پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايد: «موضع الصلاة من الدين كموضع الراس من الجسد؛ جايگاه نماز در دين، مانند جايگاه سر در بدن است.»
«عنه ـ في وصايا لقمان لابنه: لا تصم صوما يمنعك من الصلاة، فان الصلاة احب الي الله من الصيام؛ از معصوم(ع) روايت شده است كه از سفارش‌هاي لقمان به پسرش اين بود: روزه‌اي كه تو را از نماز باز مي‌دارد، مگير؛ چون نزد خداوند، نماز محبوب‌تر از روزه است [البته مراد روزه مستحبي است].»

هـ) چهره دين
حضرت علي(ع) مي‌فرمايد: «لكل شيء وجه و وجه دينكم الصلاة فلايشينن احدكم وجه دينه؛ براي هرچيز چهره‌اي است و چهره دين شما نماز است، مبادا كسي چهره و سيماي دينش را خراب كند.»
اگر دين را به يك انسان تشبيه كنيم و براي آن اعضا و جوارحي در نظر بگيريم؛ مقام و منزلت نماز در جسم دين، هم‌چون مقام و منزلت صورت در بدن است. صورت، شريف‌ترين عضو از اعضاي ظاهر بدن است، زيرا ارجمندترين عضو بدن انسان، سر اوست و شريف‌ترين عضو در سر، صورت است كه اعضاي حساسي در آن قرار دارد مانند چشم، گوش، بيني، زبان و دندان. هم‌چنين نماز در ميان عبادت‌ها، والاترين آنهاست، چون نماز مانند صورت دين است و زيبايي هربدني به زيبايي صورت آن است و اگر صورت كسي زيبا نباشد او را زيبا نمي‌گويند. زيبايي جسم دين و نيكويي بدن ديانت نيز به نماز بستگي دارد. هنگامي كه ما به ديدار كسي مي‌رويم، ابتدا به صورت او نگاه مي‌كنيم و اگر مهرباني و خوشرويي در چهره‌اش مشاهده كنيم خوشحال مي‌شويم و دوست داريم با او همنشين شويم و اگر صورتي گرفته داشت از او دوري مي‌جوييم.

و) پرچم اسلام
پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايد: «علم الاسلام الصلاة؛ نماز، پرچم اسلام [و علامت و نشانه مسلمان بودن] است.»

ز) نخستين عمل بالارونده
پيامبر اكرم(ص) ‌فرمود: «اول ما يرفع من اعمالهم الصلوات الخمس؛ اول چيزي كه از اعمال امتم بالا برده مي‌شود، نمازهاي پنج‌گانه است.»

ح) آرزوي ابراهيم(ع)
يكي از راه‌هاي شناخت شخصيت خود و ديگران آن است كه دعاها، خواسته‌ها و آرزوها مورد بررسي قرار گيرد كه چقدر از آنها مادي و چه مقدار معنوي است و مي‌توان گفت ارزش هركس به ميزان آرمان‌هاي اوست. حضرت امير مومنان(ع) مي‌فرمايد: «من كانت همته ما يدخل بطنه كانت قيمته ما يخرج منه؛ هركس همت و تلاشش [فقط] در جهت مسائل مربوط به شكمش مصروف باشد، قيمت و ارزش او به مقدار چيزي است كه از او خارج مي‌شود.» 

قرآن كريم زماني كه دعاها و آرزوهاي حضرت ابراهيم(ع) را بيان مي‌كند چنين مي‌فرمايد: «رب اجعلني مقيم الصلوة و من ذريتي ربنا و تقبل دعاء؛ پروردگارا من و ذريه‌ام را از اقامه‌كنندگان نماز قرار بده و بار الهي دعاي ما را اجابت فرما(ابراهيم، آيه 40)». «ربنا اني اسكنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرم ربنا ليقيموا الصلوة؛ پرورگارا به تحقيق، ذريه و فرزندان خود را به وادي بي‌كشت و زرعي نزد بيت‌الحرام تو براي اقامه نماز مسكن دادم(ابراهيم، آيه 37).»

ط) برپادارنده دين
پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايد: «قيم ‌الدين الصلاة؛ برپا دارنده دين، نماز است.»...

كتاب حاضر در شش بخش به تفصيل دانستني‌هايي درباره نماز را مورد بحث و بررسي قرار داده است. جايگاه و اهميت نماز در اسلام، چرا نماز بخوانيم؟، دسته‌بندي انسان‌ها براساس نماز، آيا ما از اقامه كنندگان نمازيم؟، راه‌هاي جذب ديگران به نماز و وظيفه ما در برابر تاركين نماز، عناوين ششگانه بخش‌هاي اين اثرند.

چاپ پنجم کتاب «دانستي‌هاي لازم از نماز» در شمارگان 2000 نسخه، 276 صفحه و بهاي 37000 ريال راهي بازار نشر شد.

سیّد پوریا بازدید : 393 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

خداوند در قرآن می فرماید:«يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا و سبحوه بكرة و اصيلا»: ای کسانی که ایمان آورده اید ! خدا را بسیار یاد کنید . و صبح و شام او را نیایش کنید (سوره احزاب ، آيات 41 و . 42). در مورد نماز پيغمبر اكرم فرمود و يا ائمه اطهار فرمودند ( چون هم در كلمات رسول اكرم هست و هم در كلمات ائمه ) « الصلوة عمود الدين » (وسائل ، ج 3 ، ص 23 ، ح . 13)نماز عمود خيمه دين است يعنی اگر دين را به منزله يك خيمه بر پا شده ای بدانيم كه هم چادر دارد و هم طناب و هم حلقه و هم ميخی كه بزمين كوبيده اند و هم عمودی كه آن خيمه را بر پانگاه داشته است ، نماز به منزله عمود اين خيمه بر پا شده است . و مخصوصا در حديث نبوی كه رسول اكرم بيان فرموده است ، همين مطلب به همين شكل توضيح داده شده است.

 

درباره نماز وارد شده است : « ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها » (وسائل ، ج 3 ، ص 22 ، ح 1 ): يعنی شرط قبولی و پذيرش ساير اعمال انسان قبولی نماز است . به اين معنی كه اگر انسان كارهای خيری انجام بدهد و نماز نخواند و يا نماز بخواند اما نماز نادرست و غير مقبولی كه رد بشود ، ساير كارهای خير اوهم رد می شود . شرط قبولی سايركارهای خير انسان قبول شدن نماز اوست . در حديث ديگر است كه : « الصلوة قربان كل تقی » (نهج البلاغه ، حكمت 131 ، ص . 1152 ) ، نماز مايه تقرب هر انسان پرهيز كار است . باز در حديث ديگر است كه شيطان هميشه از مؤمن ناراحت و گريزان است ، مادامی كه مراقب و محافظ نمازش هست و امثال اينها كه ما در اخبار و احاديث زياد داريم و حتی از خود قرآن مجيد می توان اين مطلب را يعنی اهميت فوق العاده نماز را استنباط كرد. نماز، جزء برنامه انبياء بوده است . حضرت عيسي (ع) در گهواره مي گويد: خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زكات سفارش كرده است : «وأوصني بالصلوة والزكوة ما دمت حيّا» (مریم ، 31) امام حسين (ع)، حتي ظهر روز عاشورا در ميدان مبارزه و در برابر تيرهاي دشمن هم نماز را رها نكرد.


حضرت ابراهيم (ع) ، همسر وكودك خويش را در بيابان هاي داغ مكّه ، كه آن هنگام هيچ آب و گياهي نداشت ، مسكن داد و گفت : خدايا، تا نماز به پا دارند: «اّني أسكنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرم ربنا ليقيموا الصلوة» (ابراهیم ، 37) پيشوايان معصوم ما، هنگام نماز، رنگ خود را مي باختند و مي فرمودند: وقت اداي امانت الهي وحضور در پيشگاه الهي است . (بحار الانوار ، ج 81) گرچه بعضي نماز را به طمع بهشت يا ترس از عذاب جهنم مي خوانند، امّا اميرالمومنين (ع) نماز را نه براي تجارت يا سپري از آتش ، بلكه بخاطر شايستگي خدا براي عبادت ، انجام مي دهد. (نهج البلاغه ، حکمت ،237) براي اهتمام به اين برنامه سازنده ، اسلام به پدران و مادران سفارش كرده كه اطفال خود را قبل از بلوغ، مثلا از سن ّ هشت سالگي به هر نحو كه مي توانند وادار به نماز كنند و گاهي هم بخاطر بي اعتنايي شان ، از خود خشونت نشان دهند. (وسائل اشیعه ، ج 3 ، ص 13) آنكه اهل نماز است ، با مبداء هستي مرتبط است . مثل خلباني كه با اتاق فرمان ارتباط دارد. نماز، سبب آمرزش گناهان و زدودن آثار لغزش هاست .

 

قرآن ، پس از دستور به نماز، مي فرمايد:«اّن الحسنت يذهبن السيئات » (هود ، 114) نيكي ها، بدي ها را از بين مي برد. خداوند در سوره ي نور مي فرمايد:« وَ اقيمُواالصَّلاةَ وَ اتواالزَّكاة وَ اَطيعُواالرَّسوُلَ لعَلكُمْ ترْحَمُونَ» (نور/ 56) " و نماز را بر پا داريد و زكات بدهيد و رسول را اطاعت كنيد تا مشمول رحمت شويد."خداوند در اين آيه اولين شرط براي داخل شدن در رحمت را برپايي نماز برمي شمارد.در آیه دیگر خداوند به همراهي خدا با نمازگزاران اشاره می کند و می فرماید:«"وَ لقَدَ اَخذاللهُ ميثاقَ بَني اِسْرائيلَ وَ بَعَثنا مِنهُمْ اثنيْ عَشَرَ نقيباً وَ قالَ اللهُ اِنّي مَعَكُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ. (مائده / 12) " و خدا از بني اسرائيل پيمان گرفت و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگيختيم و خداوند گفت من با شما هستم اگر نماز را بر پا داريد… . در اين آيه حمايت و همراهي خدا از بني اسرائيل را مشروط به شروطي مي كند كه اولين آنها بر پاداشتن نماز است. يعني تا وقتي كه نماز را برپا دارند مشمول حمايت خداوند مي شوند و ترك نماز، ترك هدايت خداوند را در پي دارد.


اين معنا مي تواند شامل تمام نمازگزاران و تاركان نماز نيز باشد.در جای دیگر خداوند در مورد اهمیت نماز می فرماید:« وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صلاتهِمْ يحَافِظونَ(انعام ، 92) : آنها كه به آخرت ايمان دارند به آن ايمان مى آورند و مراقب نمازهاى خويش مى باشند .دراین آيه از ميان تمام دستورات دينى تنها اشاره به نماز شده است و همانطور كه مى دانيم نماز مظهر پيوند با خدا و ارتباط با او است و به همين دليل از همه عبادات برتر و بالاتر است ، و به عقيده بعضى هنگام نزول اين آيات تنها فريضه اسلامى همين نماز بود .در جای دیگر درباره اهمیت نماز شب بیان می کند که« تَتَجَافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِع يَدْعُونَ رَبهُمْ خَوْفاً وَ طمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ(سجده ،16)»: پهلوهايشان از بسترها در دل شب دور مى شود ( بپا مى خيزند و رو به درگاه خدا مى آورند ) پروردگار خود را با بيم و اميد مى خوانند ، و از آنچه به آنها روزى داده ايم انفاق مى كنند . جمله تتجافى جنوبهم عن المضاجع اشاره است به مساله نماز شب .

 

در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم : «ما من حسنة الا و لها ثواب مبين فى القرآن ، الا صلوة الليل ، فان الله عز اسمه لم يبين ثوابها لعظم خطرها ، قال : فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة اعين »: هيچ عمل نيكى نيست مگر اينكه ثواب روشنى در قرآن براى آن بيان شده ، مگر نماز شب كه خداوند بزرگ ثواب آن را روشن نساخته به خاطر اهميت آن ، لذا فرموده است : هيچكس نمى داند چه ثوابهائى كه مايه روشنائى چشمان است براى آنها نهفته شده است .

در روايتى از امام باقر (عليه السلام) چنين مى خوانيم كه به يكى از يارانش فرمود : «الا اخبرك بالاسلام اصله و فرعه و ذروة سنامه» : آيا ريشه و شاخه و بلندترين قله اسلام را به تو معرفى كنم ؟ .راوى عرض كرد بفرمائيد : فدايت شوم . فرمود :« اما اصله الصلوة ، و فرعه الزكاة ، و ذروة سنامه الجهاد ! »: ريشه اش نماز است و شاخه اش زكات ، و قله مرتفع آن جهاد است . سپس افزود : اگر بخواهى تمام ابواب خير را به تو معرفى كنم . راوى مى گويد : بفرمائيد فدايت شوم . امام فرمود :« الصوم جنة ، و الصدقة تذهب بالخطيئة ، و قيام الرجل فى جوف الليل بذكر الله ، ثم قرأ تتجافى جنوبهم عن المضاجع» : روزه سپرى است در مقابل آتش و صدقه محو كننده گناه است ، و بر خاستن انسان در دل شب او را به ياد خدا مى اندازد ، سپس آيه تتجافى جنوبهم عن المضاجع را تلاوت فرمود . در تفسير مجمع البيان از معاذ بن جبل چنين نقل شده كه در غزوه تبوك در خدمت رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلّم) بودم ، گرما همه را سخت ناراحت كرده بود و هر كس به گوشه اى پناه مى برد ، ناگهان ديدم كه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) از همه به من نزديكتر است ، خدمتش رفتم عرض كردم : اى رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلّم) ! عملى به من بياموز كه مرا وارد بهشت كند ، و از آتش دوزخ دور سازد .


فرمود : سؤال بزرگى كردى ، اما پاسخ آن براى كسى كه خدا بر او آسان كرده است مشكل نيست سپس افزود : «تعبد الله و لا تشرك به شيئا و تقيم الصلوة المكتوبة و تؤدى الزكوة المفروضة و تصوم شهر رمضان »: خدا را پرستش كن و چيزى را شريك او قرار نده نمازهاى واجب را انجام ده و زكات واجب - حق مستمندان - را اداء كن و ماه رمضان را روزه بگير . بعد فرمود : و اگر بخواهى از ابواب خيرات به تو خبر مى دهم عرض كردم اى پيامبر بفرمائيد فرمود :« الصوم جنة من النار و الصدقه تكفر الخطيئه و قيام الرجل فى جوف الليل يبتغى وجه الله ثم قرأ هذه الايه تتجافى جنوبهم عن المضاجع »: روزه سپرى است در برابر آتش و انفاق در راه خدا كفاره گناهان است ، و قيام انسان در دل شب براى خشنودى خدا .


سپس آيه تتجافى جنوبهم را قرائت فرمود . خداوند در جای دیگر می فرماید:«فَإِذَا قَضيْتُمُ الصلَوةَ فَاذْكرُوا اللَّهَ قِيَماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِكمْ فَإِذَا اطمَأْنَنتُمْ فَأَقِيمُوا الصلَوةَ إِنَّ الصلَوةَ كانَت عَلى الْمُؤْمِنِينَ كِتَباً مَّوْقُوتاً(نساء،103) و هنگامى كه نماز(نماز خوف) را به پايان رسانيديد خدا را ياد كنيد در حال ايستادن و نشستن و به هنگامى كه به پهلو خوابيده ايد ، و هر گاه آرامش يافتيد، نماز را ( به صورت معمول ) انجام دهيد ، زيرا نماز وظيفه ثابت و معينى براى مؤمنان است . منظور از ياد خدا در حال قيام و قعود و بر پهلو خوابيدن ، ممكن است همان حالات استراحت در فاصله هائى كه در ميدان جنگ واقع مى شود باشد و نيز ممكن است به معنى حالات مختلف جنگى كه سربازان گاهى در حال ايستادن و زمانى نشستن و زمانى به پهلو خوابيدن ، سلاحهاى مختلف جنگى از جمله وسيله تيراندازى را بكار مى برند ، بوده باشد . آيه فوق در حقيقت اشاره به يك دستور مهم اسلامى است ، كه معنى نماز خواندن در اوقات معين اين نيست كه در ساير حالات انسان از خدا غافل بماند بلكه ، نماز يك دستور انضباطى است كه روح توجه به پروردگار را در انسان زنده مى كند و ميتواند در فواصل نمازها خدا را به خاطر داشته باشد خواه در ميدان جنگ باشد و خواه در غير ميدان جنگ .

سیّد پوریا بازدید : 496 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تریهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله و رضوانا سیماهم فی وجوههم من اثر السجود ذلک مثلهم فی التورایه و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطئه فارزه فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغظ بهم الکفار وعد الله الذین امنوا و عملوا الصالحات منهم مغفره و اجرا عظیما

سوره مبارکه فتح/ آیه ۳۹

ترجمه:

محمد پیامبر الهی است و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیر و با خودشان مهربانند؛ آنان را راکع و ساجد ببینی که در طلب بخشش و خشنودی خداوندند؛ نشانه آنان در چهره هایشان از اثر سجود (آشکار) است؛ و این است توصیف آنان در تورات؛ و نیز توصیف آنان در انجیل، همانند نهالی که جوانه اش را برآورد، و آن را نیرومند سازد و ستبر گردد و بر ساقه هایش را بایستد، و کشاورزان را شاد و شگفت زده سازد، تا از دیدن ایشان کافران را به خشم آورد؛ خداوند به کسانی از ایشان که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند، آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است.

************************

کلمه رکع جمع راکع و کلمه سجد جمع ساجد است و مراد از اینکه فرمود مومنینی راکع و ساجد می بینی این است که مومنین نماز می خوانند. و کلمه تریهم استمرار را می رساند و حاصل معنای جمله این است که مومنین مستمرا نماز می خوانند. یبتغون از ابتغاء به معنی طلب کردن است.

معنای سیماهم فی وجوههم من اثر السجود این است که سجده پیروان حقیقی رسول، برای خدا، و تنها به منظور اظهار خشوع و ذلت در برابر اوست. این سجده در چهره آنان اثری بر جای گذاشته که همان سیمای خشوع برای خداست به طوری که هر کس ایشان را ببیند با آن سیما، ایشان را می شناسد.

برگرفته از تفسیر المیزان

سیّد پوریا بازدید : 366 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم


النبی فی تعلیمه امیر المومنین ع اربعین حدیثا، قال:
و تقیم الصلوه بوضوء سائغ فی مواقیتها و لا توخرها فان فی تاخیرها من عله غضب عز و جل

در هنگامیکه حضرت رسول ص چهل حدیث به امیر المومنین ع تعلیم می داد فرمود:
و نماز را در وقتش بوضوی کامل و شاداب بر پا کن، و تاخیرش نینداز٫
زیرا در تاخیر انداختن نماز بدون علت خشم خدای عز و جل است چگونه مسلمانی که می خواهد با نمازش جلب رضای پروردگار کند، ولی با تاخیر و تنبلی و سستی در نماز موجبات خشم و غضب الهی را فراهم می نماید.


اعوذ بالله من غضب الجبار

سیّد پوریا بازدید : 467 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

و لا تصل علی احد منهم مات ابدا و لا تقم علی قبره انهم کفروا بالله و رسوله و ماتوا و هم فاسقون


سوره مبارکه توبه/ آیه ۸۴

ترجمه:

 و هرگز به هیچ یک از آنان (منافقان) هنگامی که در گذشت؛ نماز مخوان و بر سر گور او مایست؛ چرا که اینان به خداوند و پیامبر او کفر ورزیده اند و در نا فرمانی مرده اند.

***

*این آیه شریفه رسول خدا ص رااز این که برای کسی که منافق بوده است، نماز میت بخواند، نهی می کند. و حتی از اینکه کنار قبر او بایستند نیز باز می دارد و علت این نهی را چنین عنوان می کند:
آنها کفر ورزیدند و فاسق شدند و سرانجام بر همین فسق خود مردند.
پس نماز خواندن بر جنازه های ایشان و ایستادن کنار قبور ایشان و طلب مغفرت کردن برای آنها لغو و بی نتیجه است.
**این آیه ضمنا اشاره دارد به اینکه رسول خدا ص بر جنازه مومنین نماز می خوانده و در کنار قبر ایشان می ایستاده و برای آنها طلب مغفرت و دعا می کرده.

برگرفته از تفسیر المیزان


سیّد پوریا بازدید : 536 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (2)


بسم الله الرحمن الرحیم

و اذا نادیتم الی الصلوه اتخذوها هزوا و لعبا ذلک بانهم قوم لا یعقلون


سوره مبارکه مائده/آیه ۵۸

ترجمه:
و چون بانگ نماز در دهید، کفار و مشرکان، آن را به ریشخند و بازیچه می گیرند. این از آن است که قومی نا بخردند.

***
* مراد از نادیتم همان اذانی است که در اسلام، قبل از هر نماز واجب یومیه تشریع شده است.
**جمله ذلک بانهم قوم لا یعقلون به منزله پاسخی است در برابر عمل کفار، و بیان می کند که این عمل زشت آنان یعنی استهزاء، ریشخند کردن و بازیچه گرفتن نماز و اذان از آن رو است که آنان مردمی سبکسر و بی عقلند و نمی توانند با نظر تحقیق به این اعمال دینی و عبادت هایی که نیایش حقیقی است، بنگرند  فواید آن همانا نزدیکی به خدای تعالی و تحصیل سعادت دنیا و آخرت است را درک کنند.


برگرفته از تفسیر المیزان

سیّد پوریا بازدید : 593 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)


بسم الله الرحمن الرحیم

ارایت الذی ینهی* عبدا اذا صلی


سوره مبارکه علق/آیه ۱۰

ترجمه:
آیا نگریسته ای کسی را باز می دارد* بنده ای را که به نماز برخیزد؟!

***
* در مجمع البیان در در ذیل آیه فوق آمده که ابوجهل گفت:راستی محمد صورت خود را در حضور شما به خاک می گذارد؟

گفتند: بله

گفت: به آن کسی که باید به او سوگند خورد، اگر او را ببینم که چنین می کند، گردنش را لگد مال خواهم کرد.

شخصی در همان بین صدا زد: او همین است که دارد نماز می خواند.

ابوجهل پیش رفت تا گردن رسول خدا ص را لگد مال کند. چیزی نگذشت که عقب عقب برگشت در حالی که دست ها را پیش رویش گذاشته بود ( گویی از چیزی پرهیز می کرد و بلایی را از خود دور می ساخت).

جماعت حاضر پرسیدند: تو را چه می شود یا اباالحکم؟

گفت: بین من و او خندقی از آتش است، و موجوداتی که بال دارند.

رسول خدا ص فرمودند: به آن خدایی که جانم به دست اوست، اگر به من نزدیک می شد، ملائکه بدنش را تکه تکه کرده، با خود می بردند، اینجا بود که خدای تعالی آیه فوق را تا به آخر سوره نازل فرمود…


برگرفته از تفسیر المیزان

سیّد پوریا بازدید : 394 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

قالوا یا شعیب اصلاتک تامرک ان نترک ما یعبد اباونا او نفعل فی اموالنا ما نشوا انک لانت الحلیم الرشید

سوره مبارکه هود/آیه ۸۷

ترجمه:

گفتند: ای شعیب آیا نمازت تو را بر آن می دارد که ما را تکلیف کنی که دست از انچه پدرانمان می پرستند برداریم یا در اموالمان هر کار که خواهیم نکنیم؛ و از روی تمسخر و ریشخند ادامه دادند که: تو بی هیچ شک و شبهه بردبار و فهیمی.

***

این آیه شریفه در میان مجموعه آیاتی است که قصه شعیب ع و قوم او را بازگو می کند. قوم شعیب بت پرست بودند و از جمله مفاسدی که در میان آنها شایع بود، کم فروشی بود. یعنی هنگام فروش کالا یا از وزن آن می کاستند، یا از مقدار و …

خداوند شعیب را به سویشان فرستاد. آن حضرت آنان را به توحید و رعایت عدل و انصاف در معاملات و ترک فساد در روی زمین فراخواند و به آنان بشارت و بیم داد و موعظه کرد.

ولی آن قوم پاسخی جز رد و عصیان به او ندادند و او را تهدید کردند که اگر دست از مقابله با عقاید سوء و مفاسد اخلاقی آنها برندارد و ایشان را در همان حال آزاد نگذارد، سنگبارانش خواهند کرد و او را از میان قوم خود خواهند راند. و چون با مقاومت و پایداری او و معدود کسانی که به دین و آیینش ایمان آورده بودند مواجه شدند به آزار و اذیت شدید ایشان پرداختند و از تبلیغ راه خدا و فراگیر شدن دین او جلوگیری کردند و شعائر و مظاهر دینی او را مورد تمسخر و استهزاء قرار دادند و بدین شیوه آنقدر ادامه دادند تا شعیب ع از خدا در خواست کرد که میان او و قوم داوری کند و سرانجام خدای تعالی آنان را هلاک ساخت.

یکی از موارد تمسخر آن قوم فاسد نسبت به مظاهر دینی که آن حضرت بدان توصیه می فرمود، سخنانی است که در آیه فوق ذکر شده. در این جملات آنان اظهار می دارند که ما در عقاید و دینی که برای خود انتخاب کرده ایم و همچنین نحوه دخل و تصرفی که در داد و ستد و استفاده از سرمایه و دارایی خود برقرار نموده ایم آزادیم و تو سلطه و مالکیتی بر ما نداری و نباید با مواعظ و نصایحت ما را از آنچه بدان گرایش یافته و خو گرفته ایم، نهی کنی و بدان که اگر نماز خواندنت موجب می شود که از مشاهده کارهای ما ناراحت شوی و تو را وا می دارد که ما را امر و نهی کنی، این نشانه بی تدبیری و ناشکیبایی توست، تو صاحب و قیم ما نیستی و فقط مالک خودت هستی خودت هم این را می دانی پس از شخص خودت تجاوز مکن!

قوم شعیب ع در این مناظره و گفتگو منظور خود را به صورتی بدیع و آمیخته با ریشخند و سرزنش و تحقیر در قالب استفهام انکاری و با کار بردن کلماتی تمسخر آمیز همچون انک لانت الحلیم الرشید بیان کردند. و خواستند به او بفهمانند که تو از خودت چیزی نداری و این نماز است که مالک تو شده و امروز تو را برانگیخته تا در مقابل بت پرستی و اعتقادات آباء و اجدادی و تصرفات مالی ما بایستی و این نماز است که کارهای ما را در منظرت زشت جلوه داده و تو از ما همان چیزی را می خواهی که نماز از تو خواسته است. در حالی که آزادیم و تو نه خود مالک و قیم ما هستی و نه نمازت که چنین ماموریتی به تو داده است!…

برگرفته از تفسیر المیزان

سیّد پوریا بازدید : 468 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

والذین هم علی صلواتهم یحافظون

سوره مبارکه مومنون/آیه ۹

ترجمه:
و کسانی که بر نماز های خویش مواظبت دارند.

صلوات جمع صلوه است، و مقصود از محافظت در جمله نماز را محافظت می کنند، مواظبت بر عدد آن است. به این معنا که مومنین محافظت دارند که هیچ یک از نمازهایشان فوت نشود و دائما مراقب آن هستند.
به همین جهت کلمه صلوات در اینجا به صورت جمع ذکر شده ولی در جمله فی صلاتهم خاشعون به صورت مفرد آمده. برای اینکه خضوع مربوط به جنس نماز و به طور مساوی شامل همه افراد آن است و لذا ضرورتی ندارد که به صورت جمع ذکر شود.

- در تفسیر قمی در ذیل آیه فوق آمده:
مقصود از نماز در این آیه شریفه، نماز واجب است ولی در والذین هم علی صلواتهم دائمون مقصود از آن نمازهای نافله است.

برگرفته از تفسیر المیزان

سیّد پوریا بازدید : 364 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر اکرم ص فرمود:
امت من چهار گروه هستند:

۱٫ گروهی نماز می خوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند (ویل) برای آنهاست و (ویل) نام یکی از طبقات زیرین جهنم است.
خداوند فرمود: (فویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون) پس (ویل) برای نمازگزاران است، آنهایی که در نمازشان سهل انگارند.

۲٫ گروهی گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند پس (غی) مال آنهاست و غی نام یکی از طبقات پایین جهنم است.
خداوند متعال فرمود: (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعو الشهوات فسوف یلقون غیا) سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع کرده و از شهوات پیروی کردند و اینها به زودی در (
غی) افکنده خواهند شد.

۳٫ گروهی هیچ وقت نماز نمی خوانند (سقر) برای آنهاست، سقر نام یکی از طبقات زیرین جهنم است که
خداوند متعال فرمود: (ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین) اهل بهشت از اهل جهنم سوال می کنند چه چیز شما را به سقر کشانده؟ در جواب می گویند: از نمازگزاران نبودیم.

۴٫ گروهی همیشه نماز می خوانند و در نمازشان خشوع دارند.
خداوند متعال فرمود: ( قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون) مومنان رستگار شدند، آنهایی که در نمازشان با خشوع هستند.

المواعظه العددیه – باب ۴ ص ۱۲۲

سیّد پوریا بازدید : 491 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی ع در نهج البلاغه خطبه ۱۹۹ به یاران خود درباره نماز چنین وصیت می کند:
کار گذاردن نماز را بر عهده بگیرید و نگه داشتن آن را بپذیرید، و آن را بسیار به جای آرید و با نماز خود را به خدا نزدیک نمایید که نماز نوشته شد بر مومنان و باید گزارده شود به وقت آن.
آیا گوش فرا نمی دهید به پاسخ دوزخیان که چون از آنها پرسیدند: چه چیز شما را در آتش سوزان درآورد؟
گفتند: ما از نمازگزاران نبودیم.
و نماز گناهان را می زداید چنانکه برگ را از درخت بزداید و گناهان را از گناهکار باز می کند چنانکه بند را از کسی باز نمایند.
و رسول خدا ص نماز را به چشمه آب گرم که بر در خانه مردی باشد توصیف می فرمایند که او روز و شب ۵ بار خودش را با آن آب می شوید و دیگر چرکی در بدنش باقی نخواهد ماند.

التماس دعا

سیّد پوریا بازدید : 353 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

عن الرضا علیه السلام: ان لکل صلوه ثلاثه اوقات

اول و اوسط و اخر، فاول الوقت رضوان الله و اوسط عفو الله و اخره غفران الله.  و اول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقت وقتا، و انما جعل آخر الوقت للمریض و المعتل و للمسافر

بحار، ج۸۲، ص۳۵۰

از امام رضا ع نقل شده که فرمود:

برای نماز سه وقت است: اول، وسط و آخر. خواندن نماز در اول وقت خوشنودی خدا، و در وسط آن عفو پروردگار و در آخر وقت غفران و آمرزش الهی است. و بهترین اوقات اول وقت است و کسی حق ندارد آخر وقت را برای نماز انتخاب کند!

اینکه اجازه داده شده نماز آخر وقت خوانده شود، برای کسی است که مرضی یا علتی داشته باشد یا اینکه مسافر باشد.

ملاحظه می فرمایید در این روایت آخر وقت را غفران معرفی می کند.

گویی که انسانی که نمازش را آخر وقت می خواند مرتکب خطایی شده که این نماز موجب آمرزش آن خطاست!

ولی درباره نماز در اول وقت می فرماید: رضوان و خوشنودی پروردگار است.

و نیز در حدیث دیگر است:

قال علی ع: من سمع النداء فلم یجبه من غیر عله فلا صلوه له

وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۷۵

امیر المومنین ع می فرمایند:

کسی که صدای اذان را بشنود و بی هیچ عذری آماده نشود نمازی برای او نیست؟!

سیّد پوریا بازدید : 440 جمعه 04 آذر 1390 نظرات (0)

1-تاخير و بي توجهي به وقت نماز:

امام صادق (ع):مراد از بي اعتنايي به نماز تاخير از اول وقت بدون عذر است.(بحار-ج83-ص6)

2-عدم رعايت آداب نماز در خلوت:

حضرت علي (ع):كسي كه در مقابل مردم با دقت و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بي اعتنايي كرده است.(مستدرك -ج2-ص26)

3-عدم تعجيل و شتاب براي حضور در نماز جماعت:

در روايتي آمده كه:(كسي كه وضوي نماز خود را وقت اذان به تاخير اندازد يعني بجاي شتاب به سوي صفوف جماعت خوردن به چيزي يا خود را به كاري مشغول كند او به نماز بي اعتنايي كرده است.))

4-عدم يادگيري معاني نماز:

ندانستن معاني كلمات و جملاتي كه در طول شبانه روز بارها تكرار مي كنيم. و (هرگز دنبالش هم نيستيم كه تجويد و قرائت صحيح را ادا كنيم به معني بي اعتنايي به نماز است.

ما بايد براي طرف گفتگوي خويش اهميتي قائل باشيم و محتواي مذاكره و نجواي خود را با او بفهميم و با ادراك صحيح از جملات نماز در برابر او بايستيم.

5-عجله و شتاب در نماز:

سريع خواندن نماز و تبديل شدن به يك عادت همچون عمل ماشين نويسي بدون توجه به معاني و بدون رعايت خشوع و طمانيه از نشانه هاي ديگر بي توجهي به نماز است.استاد شهيد مطهري مي گويد:

((يك كاري همين قدر كه براي انسان عادت شد دو خاصيت متضاد در آن به وجود مي آيد و هرچه عادت بودنش افزون شود و تمرين انسان زيادتر گردد كار سهلتر و ساده تر انجام مي شود، يك ماشين نويس كه به ماشين نويسي عادت مي كند هرچه بيشتر عادت مي كند از توجهش كاسته مي شود، يعني از اينكه اين عمل او يك عمل ارادي و از روي توجه باشد كاسته مي شود و به يك عمل غير ارادي نزديكتر مي گردد،خاصيت عادت اين است.

اينكه در اسلام به مساله نيت تا اين اندازه توجه شده براي جلوگيري از اين است كه عبادت ها آنچنان عادت نشود كه به واسطه عادت به يك كار طبيعي و غير ارادي و غير فكري و غير هدفي و كار بدون توجه كه هدف درك نشود و فقط به پيكر عمل توجه ردد تبديل شود.

عجله و شتاب در نماز نبايد روح عبادت را كه ابزار محبت به خدا و معنويت در انسان است را بكاهد.))

(تعليم و تربيت در اسلام-ص197)

بي توجهي به نماز در روايات

هشدار!

1-تضيع نماز:

ليس مني من ضيع الصلاه آنكس كه نماز را تضيع نمايد از من نيست.

(رسول اكرم(ص)بحارج84ص242)

2-بي توجهي به وقت نماز :

امام علي(ع): ((تاخير نماز از اول وقت بدون دليل موجب غضب خداوند مي گردد.))

امام صادق(ع) فرمودند:((شيعيان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نماز ها شناسايي كنيد.))

3-سبك شمردن نماز:

مَن استَخَف بِالصلاه لا يَرِدُ عَلَي الحوض لا و الله -آنكس كه نماز را سبك شمارد بخدا قسم ، روز قيامت در كنار حوض كوثر با من ملاقات نخواهد كرد.(رسول اكرم(ص)-بحار-ج83-ص9)

4-آيا روزي شما بدست من نيست؟

حضرت علي(ع):وقتي بنده اي نماز خود را با عجله و شتاب به پايان مي برد و آن را كوتاه مي كند خدا به ملائكه مي فرمايد:آيا نمي بينيد بنده من چگونه نماز خود را كوتاه مي كند گويا مي پندارد كه ((برآوردن حوائجش بدست غير من است كه اينگونه عجله مي كند؟))

5-دعاي شما به آسمان راه نمي يابد:

حضرت امام صادق(ع): ((هركس به نمازش بي توجه باشد دعايش به آسمان راه نمي يابد و در برابر اعمالش ماجور نمي گردد.))

6-بركت از عمر و روزي شما گرفته مي شود:

حضرت رسول اكرم(ص):سهل انگاري و استخفاف به نماز موجب فقر و تهيدستي و مانع روزي است.(بحار-ج80-ص21)

7-موجب تنگي و تاريكي قبراست:

حضرت امام صادق(ع):هركس به نمازش بي اعتنا باشد به تنگي و تاريكي قبر مبتلا مي شود(بحار-ج80-ص21)

8-عدم قبولي:

امام صادق(ع):(( خداوند جز نيكو را نمي پذيرد،پس چگ.نه آن عملي را كه مورد استخفاف واقع گرديده است بپذيرد، نمازي كه با سهل انگاري و تحقير خوانده مي شودمورد قبول خداوند متعال قرار نمي گيرد))

 

درباره ما
Profile Pic
نماز ستون دین است و کلید بهشت !
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • حرمین
    روز شمار فاطمیه
    پایگاه حجاب
    آمار سایت
  • کل مطالب : 470
  • کل نظرات : 106
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 2026
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 42
  • باردید دیروز : 43
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 85
  • بازدید ماه : 196
  • بازدید سال : 6,779
  • بازدید کلی : 541,380
  • کدهای اختصاصی
    ابزار پرش به بالا
    گوشی شما شیطانی یا الهی ؟!
    استخاره

    استخاره با قرآن کریم
    

    ارتباط با ما
    نظر ، انتقاد و پیشنهات خودتون رو
     از طریق این ایمیل مطرح کنید

    Alavi.pourya[at]gmail.com


    لوگوی ستون دین !